المعجم الموضوعي لإحاديث الإمام المهدي (عجل الله فرجه الشريف) (کتاب)
المعجم الموضوعى لاحاديث الامام المهدى(عج)، اثر على كورانى، فرهنگنامهاى موضوعى از احاديث مربوط به امام مهدى(عج) است كه به مفاهيم و فصلهاى متعدد تقسيم شده است.
این كتاب به زبان عربى و در سال 1430ق نوشته شده است.
انگیزه تالیف
آنچه انگيزه نوشتن كتاب بوده، نيازى است كه نويسنده در پرداختن به احاديث مربوط به موضوع مهدويت، در خويش احساس كرده است.
شمول و گسترگى روايات مطرحشده به همراه بررسى سندى و دلالى آنها، باعث اهميت هرچه بيشتر كتاب شده است.
ساختار
كتاب با مقدمه مؤلف در اشاره به انگيزه تأليف آغاز و مطالب در چهل فصل ارائه گرديده است.
احاديث بهصورت مسلسل و با سند نقل شدهاند و موضوعات مربوط به امام عصر(عج) و مهدويت را پوشش داده است؛ مانند ظهور، غيبت، نشانههاى ظهور، توقيعات، نواب و سفيران، حكومت و قيام، اصحاب، صفات و فضايل، ادعيه و زيارات.
در هر فصل، پس از توضيح و تبيين مختصرى از مطالب، احاديث نقل و برخى روشنگرىهاى مفيد در حاشيه آنها ذكر شده است.
گزارش محتوا
در فصل اول، احاديثى ذكر گرديده كه بزرگترين خطر امت اسلامى را روى كار آمدن پيشوايان گمراهكننده دانستهاند. اين احاديث، رواياتى است كه نويسنده معتقد است راويان مرتبط با دستگاه خلافت قريشى، تمايل به نقل آنها نداشته و آنها را تكذيب كردهاند؛ درحالىكه به باور وى، اين روايات، صحيح و متواتر مىباشند. در اكثر اين روايات، مردم از تقرب و نزديك شدن به امراى جور، يارى كردن ايشان و خوردن اموال آنها، تحذير شدهاند.
اوصافى كه براى اين پيشوايان، در اين روايات ذكر شده است، عبارتند از:
1. همطرازى ايشان با دجال؛
2. ريخته شدن خون اهل بيت(ع) به دست آنها؛
3. اين گروه، چيزى مىگويند كه خود به آن عمل نمىكنند و اعمالى انجام مىدهند كه خود به آن امر نمىكنند؛
4. اگر مردم از آنها اطاعت كنند، مردم را گمراه كرده و اگر عصيان كنند، به دست آنان به قتل مىرسند؛
5. تصريح پيامبر(ص) به اينكه پيشوايان گمراهكننده، از صحابه ايشان مىباشند؛
6. تطبيق داشتن آنان با شجره خبيثهاى كه در قرآن ذكر شده است؛
7. استمرار حكومت اين پيشوايان و اتباعشان تا ظهور حضرت مهدى(عج).
فصل دوم، رواياتى است كه در آنها به بيان خصوصيات و برخى از اوصاف دجال اشاره شده است، از جمله اينكه دجال، فردى يهودى الاصل مىباشد كه مخالف حركت امام مهدى(عج) و حضرت عيسى(ع) بوده و اكثر اتباع وى نيز از يهوديان و نواصب مىباشند. وى با استفاده از برخى از علوم از قبيل شعبده، مردم را به دور خود جمع كرده و ادعاى ربوبيت خواهد كرد.
در فصل سوم، رواياتى آمده است كه به ثابت بودن طايفهاى در ايمان خود تا ظهور حضرت مهدى(عج) اشاره دارند. مضمون اين روايات، چنين مىباشد كه پيامبر(ص) فرمودهاند: اسلام در ابتدا غريب بوده و در آينده نيز، غريب خواهد شد، اما گروه و طايفهاى خواهند آمد كه بر حق ثابت بوده و تكذيب كذابان، بر ايشان اثر نخواهد گذاشت تا اينكه قيامت برپا شود. اكثر اين روايات، تقريبا مانند هم مىباشند، با اين تفاوت كه فراز آخر، در برخى متفاوت است؛ به اين صورت كه در برخى چنين آمده است: «... تا اينكه امر خداوند بيايد»، «... تا اينكه عيسى بن مريم(ع) نازل شود» و «... تا اينكه امام مهدى(عج) ظهور كند».
فصل چهارم، فتنههايى كه امت اسلامى را دچار خواهد كرد، بيان نموده است. عدد اين فتنهها در روايات، مختلف است بهگونهاى كه در برخى به سه، چهار، پنج و هفت مورد از آنها اشاره شده است كه برخى از آنها عبارتند از: حلال شمرده شدن خون، مال و آبروى مردم، آمدن دجال و فتنههايى كه در مدينه، مكه، يمن و شام اتفاق خواهد افتاد.
در فصل پنجم، رواياتى آمده است كه در آنها، برخى از حكام و علماى آخرالزمان، نكوهش گرديدهاند. برخى از اوصاف اين گروه كه در اين روايات به آنها اشاره شده است، عبارتند از تبعيت آنان از پيشوايان گمراهكننده.
رواياتى كه پيامبر(ص) در آنها به آمدن حضرت مهدى(عج) بشارت دادهاند، در فصل ششم، آمده است. در اين روايات، پيامبر(ص)، به برخى از ويژگىهاى آن حضرت، اشاره كرده است، از جمله اينكه: مهدى(ع) از عترت ايشان و همنام و همكنيه با رسول الله(ص) است، ظهور آن حضرت و تشكيل حكومت جهانى واحد به دست ايشان حتمى است، ايشان پيشواى حق بوده و از اولاد حضرت فاطمه(س) مىباشند و...
در اين فصل، رواياتى نيز نقل شدهاند كه پيامبر(ص) در آنها، ظهور حضرت مهدى(عج) را به حضرت فاطمه(ع)، امام على(ع) و امام حسين(ع) بشارت دادهاند.
فصل هفتم، رواياتى را در خود جاى داده است كه به خاتم الاوصيا بودن حضرت مهدى(عج) تصريح كردهاند.
در فصل هشتم، رواياتى كه بشارت پيامبر(ص) به حضرت مهدى(عج) را تحريف نمودهاند، بررسى شده است. اين تحريفات عبارتند از:
1. تحريف «من عترتى» به «من امتى»؛
2. «اسمه اسمى» به «يواطى اسمه اسمى»؛
3. اضافه كردن «و اسم ابيه اسم ابى» به نص نبوى؛
4. قرار دادن «من ولد الحسين(ع)» به جاى «من ولد الحسن(ع)»؛
5. ادعاى معاوية بن ابىسفيان، موسى بن طلحه ثانى و محمد بن عبدالله بن حسن مثنى، به مهدى موعود بودن؛
6. تكذيب شدن روايات پيامبر(ص) توسط عباسيون و ادعاى اينكه مهدى(عج) از ايشان خواهد بود.
فصل نهم، به رواياتى اختصاص يافته است كه در آنها، به ويژگىها و صفات بدنى و معنوى حضرت مهدى(عج) تصريح شده است؛ از جمله صفات معنوى ايشان عبارت است از: تطبيق قرآن و تعلم آن به مردم همان گونه كه نازل شده است، همراه داشتن پرچم و ميراث پيامبر(ص) اسلام و ديگر انبيا(ع)، آوردن قرآن دستخط امام على(ع)، ساقى بودن ايشان در محشر براى ائمه(ع)، صراط مستقيم بودن ايشان، صاحب ليلة القدر، بقية الله بودن در زمين، ستاره درخشان و نور هدايت بودن، اجتماع بنى الزهرا(س) از سراسر دنيا براى تأييد ايشان، جنگيدن آن حضرت طبق سنت رسول الله(ص) و...
در فصل دهم، رواياتى آمده است كه مقام حضرت مهدى(عج) را نزد خداوند، بيان مىكنند. برخى از اين مقامات عبارتند از: يكى از هفت سيد اهل بهشت بودن، مختار و مصطفى بودن ايشان از جانب خداوند، محدثى كه ملائكه از ايشان نقل حديث مىكنند، پيمان بستن خداوند با آن حضرت، يكى از چهار امرى كه خداوند پيامبر(ص) را به حب آنها سفارش كرده است، سايه افكندن ابرى بر ايشان كه ملكى بر روى آن قرار گرفته است و اتفاق افتادن برخى از معجزات پيامبران(ع) به دست ايشان.
رواياتى كه به مدت حكومت حضرت مهدى(عج) و اتفاقات پس از آن اشاره دارند، در فصل يازدهم، آمده است. نويسنده پس از بررسى اين روايات، مشهورترين آنها را حكومت كردن آن حضرت به مدت هفت يا نه سال دانسته است. در اين فصل، رواياتى نيز بيان شده است كه در آنها، به عظمت ملك و حكومتى كه خدواند به آن حضرت اعطا خواهد فرمود، تصريح شده است.
رواياتى كه ناظر به اوصاف و ويژگى اصحاب خاص امام مهدى(عج) هستند، در فصل دوازدهم و روايات مربوط به ابدال، در فصل سيزدهم آمدهاند. از جمله اصحابى كه نويسنده توضيحات مفصلى پيرامون آنها داده است، عبارتند از: حضرت خضر(ع)، حضرت الياس(ع) و اصحاب كهف.
فصل چهاردهم، به رواياتى اختصاص يافته است كه در آنها به يارى شدن آن حضرت بهوسيله ملائك و فرشتگان الهى اشاره شده است.
فضيلت مؤمنينى كه در غيبت آن حضرت ثابتقدم بمانند، در رواياتى آمده كه در فصل پانزدهم، ذكر گرديده است. در روايتى از امام باقر(ع) كه در اين قسمت ذكر شده، فضيلت منتظر واقعى آن حضرت، مانند كسى دانسته شده است كه در ركاب ايشان، در حال مجاهدت مىباشد.
در فصل شانزدهم، وضعيت بلاد عرب در عصر ظهور بيان شده و فصل هفدهم به بيان اوضاع مصر اختصاص يافته است. نويسنده، اين روايات را كه برخى از آنها ضعيف مىباشند، به چند دسته تقسيم كرده است، از جمله رواياتى كه به حركت فاطميون و دخول آنها به مصر و بلاد شام اشاره دارند كه البته برخى، آنها را با روايات خروج سفيانى و ظهور حضرت مهدى(عج) مخلوط كردهاند.
در فصل هجدهم و نوزدهم، روايات مربوط به بيان ويژگىهاى بلاد شام و حجاز در عصر ظهور بيان شده و فصل بيستم، به رواياتى اختصاص دارد كه شرايط حركت مقدس امام زمان(عج) را بيان كردهاند.
عراق در عصر ظهور، قساوت قلب دشمنان امام زمان(عج) و نحوه برخورد آن حضرت با آنان، وضعيت و ويژگى ايرانيان در عصر ظهور، اقدامات اهل يمن در رابطه با ظهور امام زمان(عج)، فلسطين و معركه قدس در دوران ظهور، يهوديان و جنگ با آنان، نزول حضرت عيسى(ع) و يارى رساندن به حضرت مهدى(عج)، اوضاع ممالك روم در عصر ظهور و پس از آن، برخورد طوايف ترك با مسئله ظهور، ويژگىهاى دولت عدل الهى به دست امام مهدى(عج)، چگونگى آمادگى و زمينهسازى پيامبر(ص) و ائمه(ع) براى غيبت امام(ع)، تكذيب وقّاتون، ولادت امام مهدى(عج)، بررسى احاديث صحيح السند پيرامون ولادت آن حضرت، سيره امام(عج) در غيبت صغرى، علامات ظهور، رجعت پيامبر(ص) و بعضى از انبيا(ع) و امامان(ع)، بررسى بعضى از آيات كه به امام مهدى(عج) تفسير شدهاند، ادعيه و زيارات مربوط به آن حضرت و سفراى امام(ع) و مدعيان دروغين سفارت، عناوين ديگر فصول كتاب مىباشند.
در پايان مىتوان چنين ادعا نمود كه كتاب، مجموعهاى كمنظير و پربها، از احاديث و روايات مربوط به حوزه مهدويت مىباشد كه همراه با بررسىها و بحثهاى گرانبهاى نويسنده، ارائه گرديده است.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است.
كتاب، فاقد پاورقى و پىنوشت مىباشد.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.
منبع
ویکی نور